دلـــنوشته های وروجک کاش سرنوشت جز این مینوشت
| ||
|
افسوس که کسی نیست........ افسوس که کسی نیست تاگذشته های پرملالم را از من بگیرد وآینده ای پراز شادی را به قلبم هدیه کند افسوس که کسی نیست! تا بار فراق وجدایی را از دوش من بردارد وکوله باری از محبت خویش را جایگزین آن کند افسوس که کسی نیست....... از من بخواهد ناگفته های قلبم را که عمریست خک خورده سینه ام شده است را برایش بازگو کنم ودر پاسخ عشق بی پایانش را نثار دل بیمارم کند! افسوس......... افسوس که در این روزگار کسی نیست جز سکوت وتنهایی و دلتنگی که عمری گوشه نشین قلبم شده اند وهروز غم را بادلم همخوانی می کنند
شب ها
این سقف لاعلاج بدخوابمان می کند چک چک کلمات و چقدر تنهاییم اینجا و . . . نیست کسی جز شعر و من و خدا
یادت هست مادر؟
اسم قاشق را گذاشتی قطار، هواپیما، کشتی؛ تا یک لقمه بیشتر بخورم یادت هست؟ شدی خلبان، ملوان، لوکوموتیوران میگفتی بخور تا بزرگ بشی آقا شیره بشی... خانوم طلا بشی و من عادت کردم که هر چیزی را بدون اینکه دوست داشته باشم قورت بدهم حتی بغض های نترکیده ام....♥
فرقـے نمـے کند !!
در روياهايم ديدم كه با خدا گفتگو مي كنم .
![]() زانوهامو بغل كرده بودمو نشته بودم كنار دیوار
دیدم یه سایه افتاد روم سرم رو آوردم بالا نگاه كرد تو چشمام، از خجالت آب شدم تمام صورتم عرق شرمندگی پر كرد گفت:تنهایی گفتم:آره گفت:دوستات كوشن؟ گفتم: همشون گذاشتن رفتن گفتی: تو كه می گفتی بهترین هستن! گفتم:اشتباه كردم گفتی: منو واسه اونا تنها گذاشتی گفتم:نه گفتی:اگه نه،پس چرا یاد من نبودی؟ گفتم:بودم گفتی:اگه بودی،پس چرا اسمم رو نبردی ؟ گفتم:بردم، همین الان بردم گفتی:آره،الان كه تنهایی،وقت سختی گفتم:.....(گر گرفتم از شرم-حرفی واسه جواب نداشتم) -سرمو اینداختم پایین-گفتم:آره گفتم:تو رفاقتت كم آوردم،منو بخش گفتی:ببخشم؟ گفتم:اینقدر ناراحتی كه نمی بخشی منو؟ حق داری گفتی:نه! ازت ناراحت نبودم! چیو باید می بخشیدم؟ تو عزیز ترینی واسم،تو تنهام گذاشتی اما تنهات نذاشته بودمو نمی ذارم گفتم:فقط شرمندتم گفتی:حالا چرا تنها نشستی؟ گفتم:آخه تنهام گفتی:پس من چی رفیق؟ من كه گفتم فقط كافیه صدا بزنی منو تا بیام پیشت من كه گفتم داری منو به خاطر كسایی تنها می ذاری كه تنهات می ذارن اما هر موقع تنها شدی غصه نخور،فقط كافیه صدا بزنی منو من همیشه دوست دارم،حتی اگه منو تنها بزاری، همیشه مواظبت بودم،تو با اونا خوش بودی،منو فراموش كردی تو این خوشی اما من مواظبت بودم،آخه رفیقتم،دوست دارم دیگه طاقت نیاوردم،بغض كردمو خودمو اینداختم بغلت،زار زدم،گفتم غلط كردم گفتم شرمنده ام،گفتم دوست دارم،گفتم دستمو رها نكن كه تو خودم گم بشم گفتم دوست دارم... گفتم: داد می زنم تو بهترین رفیقیییییییییییییییی بغلت كردم گفتم:تو بن بست رفیقی یك كلام،خدا تو بهترینی با كسی كه دوستش دارید:
آهنگ گوش ندهید نخوابید فیلم نبینید كلا خاطره نسازید در نبودنش می فهمید چه می گویم
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |